نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت...
مادرم مادرم مادرم مادرم
..
بزرگ شدیم ... و فهمیدیم که دارو آبمیوه نبود ..
بزرگ شدیم ... و فهمیدیم بابابزرگ دیگر هیچگاه باز نخواهد گشت همانطور که مادر گفته بود ..
بزرگ شدیم ... و فهمیدیم چیزهایی ترسناک تر از تاریکی هم هست ...
بزرگ شدیم ... به اندازه ای که فهمیدیم پشت هرخنده مادرم هزار گریه بود .. و پشت هر قدرت پدرم یک بیماری نهفته بود ...
بزرگ شدیم ... ویافتیم که مشکلاتمان دیگر با یک شکلات،یک لباس یا کیف حل نمی شود ...
و اینکه والدیمان دیگر دستهایمان را برای عبور از جاده نخواهند گرفت ، ویا حتی برای عبور از پیج و خم های زندگی ...
بزرگ شدیم ... و فهمیدیم که این تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم،بلکه والدین ماهم همراه با ما بزرگ شده اند ، و چیزی نمانده که بروند
ویا هم اکنون رفته اند ...
باز نسیم نوروز تازیانۀ خود را بر شاخه های خمودۀ درختان می نوازد.
و چه خوش می نوازد این نسیم...
چه خوش زخمهایی پدیدار می شود از کوبه های این تازیانه بر پیکر نیمه خواب زمین و زمان
چه زخمهای شیرینی !
ﻣﻌﻠﻢ با عصبانیت ﺩﻓﺘﺮ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﻭ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ :
ﺳﺎﺭﺍ…
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻭ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩ، ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﯿﺰ ﻣﻌﻠﻢ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﮔﻔﺖ :
ﺑﻠﻪﺧﺎﻧﻢ؟
بــهـــــار ارغــوانـــی خواهد آمد
نســیم زنـــدگانــــی خواهد آمد
***
دلا ســرما ز جان و تــن رها کن
بنفشه، سور و سنبل خواهد آمد
با آرزوی زمستانی سپید و بهاری دل انگیز، ایلی بلا به دوستانش عیدی می ده:
سالنامۀ سال 1393 خورشیدی با پس زمینه های زیبا برای هرماه که می تونید اون رو با حجم 15.3MB در قالب فایل Rar با کلیک بر روی تصویر زیر دریافت نمایید.
در ضمن سالنامۀ سال 1393 خورشیدی را به صورت تک صفحه می تونید از آدرس زیر دریافت کنید: