...حق خود می دانم
- پنجشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۱۱ ب.ظ
اندوه را حق خود می دانم
نه حق یتیمی که از تازیانه های نگاه کودکانه کودکان زخم خورده است...
نه حق مادری که در کنج سرای سراسر بغض سالمندان به یاد لای لای های پای گاهواره من! زمزمه می کند...
نه حق پدری که در غروب دلگرفته پاییز روی نشان دادن دستهای خالی از شادیش را به کودکان منتظرش ندارد...
نه حق جوانی که جوانیش را در مسیر تند باد راهوارهای آهنین بالانشینان بر باد می بیند...
نه حق کودکی که فال زندگی خویش را در فروش چند فال گردو جستجو می کند...
نه حق رنجدیده ای که بر تخت مریضخانه فکر فروش خانه و بیخانمانی عزیزانش رنجیده ترش کرده است...
نه حق زخم خورده ای که نه می دانست دلیل زخمش را و نه باور داشت سرخی زخمش را...
اندوه را حق خود می دانم...
که می بینم این همه را
و باز خود را انسان! می نامم...
http://hegzaco.com